اولین
بعدازظهر چهاردهم مرداد 1368 بود که صدای انفجار مهیبی ساکنان هتل «بورلى هاوس» واقع در منطقه «ساکس گاردنز پادینگتن» لندن را ترساند، انفجاری را که خبر از عملیات استشهادی یکی از فرزندان امام خمینی(ره) می داد و حالا با گذشت 25 سال از این انفجار هنوز هم کابوس این انفجار سلمان رشدی نویسنده کتاب موهن آیات شیطانی را همراهی می کند.
پس از صدور فرمان تاریخی حضرت امام(ره) مبنی بر اعدام سلمان رشدی، نویسنده کتاب موهن آیات شیطانی در بهمن ماه 67، مصطفی مازح جوان 21 ساله لبنانی شش ماه بعد خود را به محل اقامت این نویسنده مرتد در لندن رساند و در حالی که با خود مقادیر زیادی مواد منفجره حمل میکرد در ساختمان وی جای گرفت.
هرچند در این انفجار به سلمان رشدی آسیبی نرسید و مصطفی به شهادت رسید، ولی پیام رسای امام خمینی(ره) در گوش جهانیان به صدا درآمد که پیروان حضرتش، سلمان رشدی را رها نخواهند کرد.
مصطفی مازح که بود؟
مصطفی محمود مازح در۱۳فروردین۱۳۴۷ هجری شمسی مصادف با سوم محرم الحرام در شهر کوناکری پایتخت کشور آفریقایی گینه دیده به جهان گشود. از میان پنج پسر و ۱۲ دختر خانواده، مصطفی کوچکترین فرزند پسر بود و در آغاز نوجوانی به دلیل اوضاع نه چندان مناسب اقتصادی، به همراه خانواده ناگریز به ترک دیار و مهاجرت به شهر «آبیجان» پایتخت کشور ساحل عاج شد. محیطی آکنده از گناه و فساد که هرگز نتوانست روح پاک مصطفی را به خود مشغول و آلوده سازد. چنانکه چندی بعد او به منظور حمایت از کشور آبا و اجدای اش لبنان که همواره در معرض تهدید رژیم اشغالگر قدس بود، به سال ۱۳۶۲ و در حالی که تنها ۱۵ سال داشت به این کشور سفر کرد.
«محمود حسین مازح» پدر شهید مصطفی مازح درباره پسرش میگوید: مصطفی در آفریقا به دنیا آمد و در مدارس آنجا به تحصیل پرداخت. او جوانی متدین، با ایمان و متواضع بود و در ماه مبارک رمضان ترجیح میداد با کارگران خانه افطار کند و به همین دلیل همه او را دوست میداشتند. مصطفی در ساحلعاج به مدرسه رفت و در آنجا زبان فرانسه را فرا گرفت، ولی برایش معلم گرفتم تا عربی را هم یاد بگیرد. من در سال ۱۳۶۶ هـجری شمسی تصمیم گرفتم به لبنان برگردم و در حالی که برادرانش در ساحل عاج ماندند، ما به لبنان برگشتیم.
آشنایی با راه و اندیشه امام خمینی(ره)
هرچند محیط ابتدایی زندگی مصطفی مازح چند هزار کیلومتر دورتر از ایران بود، اما نهاد پاک مصطفی به سرعت او را شیفته امام ساخت و با اندیشههای رهبر بزرگ انقلاب اسلامی آشنایی یافت. مادر شهید در این خصوص میگوید: به رغم اینکه مکان زندگی ما دور از فضای مذهبی بود ولی مصطفی ذرهای از اسلام و تعالیم روح بخش آن فاصله نگرفت. وی همواره با فتوای امام خمینی(ره) و بیانات ایشان ارتباط نزدیک داشت. او عشق شدیدی به امام خمینی(ره) داشت و عکسهای ایشان را در خانه نصب کرده بود و از مقلدین سرسخت ایشان به شمار میرفت. آشنایی مصطفی با اندیشه امام خمینی(ره) از طریق دوستان وی و مطالعه آثار امام خمینی(ره) صورت گرفت و هنگامی که انقلاب اسلامی ایران به پیروزی رسید، او به دقت همه مسائل انقلاب را دنبال میکرد.
شهادت در راه اجرای فرمان امام خمینی(ره)
۲۶ سپتامبر ۱۹۸۸ مصادف با چهارم مهرماه ۱۳۶۷ بزرگترین اهانت به مقدسات مسلمانان رقم خورد؛ انتشار آیات شیطانی به قلم سلمان رشدی از سوی انتشارات وایکینگ سبب جریحهدار شدن احساسات جهان اسلام شد. سلمان رشدی که عضو «انجمن سلطنتی ادبیات انگلستان» بود، کتاب مذکور را به سفارش «گیلون ریتکن» (رئیس صهیونیست انتشارات وایکینگ) و با دستمزد بیسابقه ۸۵۰ هزار پوند به رشتهتحریر درآورد، اما این اقدام کینهتوزانه با پاسخ قاطع و کوبنده امام خمینی(ره) مواجه شد. به طوری که ایشان در ۲۵ بهمن ماه ۱۳۶۷ حکم تاریخی خود را با چنین جملاتی صادر کردند: «به اطلاع مسلمانان غیور سراسر جهان میرسانم مؤلف کتاب آیات شیطانی که علیه اسلام و پیامبر و قرآن تنظیم شده است، همچنین ناشرین مطلع از محتوای آن، محکوم به اعدام میباشند…»
در پی این اتفاقات، مصطفی مازح که خود را یکی از سربازان ولی فقیه زمان حضرت روحالله میدانست، درصدد اجرای حکم اعدام رشدی برآمد. پدر شهید در این رابطه میگوید: مصطفی جزو گروهی از جوانان مسلمانی بود که در رکاب امام خمینی (ره) بودند و این فکر او را به سوی حزب الله نیز کشاند. پس از فتوای امام، مصطفی چون شناسنامه فرانسوی داشته با این گمان که به راحتی میتواند به اروپا برود، دست به این عملیات زد. او چند روز مانده به سال نو قمری به ما گفت که به بیروت میرود و بعد از او خبری نشد. با دوستانش که تماس گرفتیم، آنها هم اظهار بیاطلاعی کردند، البته بعداً فهمیدم که آن مدت را برای دیدن آموزش نظامی و آشنایی با سلاح مواد منفجره به منطقه «جبل صافی» رفته بوده است. ما هم در اینجا شدیداً پیگیر بودیم که کجا رفته است. مدتی بعد روزنامههای انگلستان هم خبر دادند که جوان عربی به نام مصطفی محمود مازح دست به یک عملیات انتحاری در آن کشور زده است. به این ترتیب در حالی که تنها چهار ماه از صدور حکم امام(ره) میگذشت، شهید مازح با بهرهگیری از پاسپورت فرانسویاش، خود را به هتل محل اقامت سلمان رشدی میرساند. اما عمل کردن زودهنگام چاشنی بمب در ساعت ۲ و ۴۵ دقیقه بعد ازظهر روز ۱۴ مرداد ۱۳۶۸ باعث شهادت مصطفی مازح و متلاشی شدن جسد او میشود. البته برخی از منابع از شناسایی و دستگیری زنده مصطفی و نهایتا کشته شدن او توسط عناصر امنیتی انگلستان نیز خبردادهاند. باقی مانده پیکر شهید مازح حدود هشت ماه بعد به لبنان منتقل شد.
آزار و اذیت خانواده مصطفی پس از عملیات استشهادی
پدر شهید مصطفی مازح درباره آزار و اذیت اعضای خانواده مصطفی از سوی دستگاه های اطلاعاتی کشورهای غربی بعد از شهادت فرزندش گفت: بعد از شهادت مصطفی سازمان اطلاعات فرانسه و انگلیس ما را مورد بازجویی قرار دادند. آنها به بهانه گذرنامه فرانسوی مصطفی و مکان انجام عملیات که لندن بود، تحقیقات گسترده ای از ما کردند.
وی ادامه داد: سازمان مبارزه با تروریسیم فرانسه با تحت فشار قرار دادن انگلیس که مسئولیت عملیات را متوجه آنها کرده بود ،دست به یک سری تحقیقات زدند و وقتی از عدم آگاهی ما نسبت به عملیات اطمینان حاصل کردند، از ما خواستند که اعلام کنیم گذرنامه فرانسوی مصطفی جعلی است تا بدین وسیله بار مسئولیت از گردنشان برداشته شود ولی ما درخواست آنها را نپذیرفتیم. وقتی خود مقامات فرانسوی به قانونی بودن گذرنامه اعتراف دارند چگونه ممکن بود ما آن را جعلی اعلام می کردیم.
“علی مازح” برادر شهید مازح نیز پیرامون فشارها و تنگناهای سازمان های اطلاعاتی اروپا، امریکا و فرانسه علیه خانواده شهید مازح گفت: چندی پیش برای انجام کاری به مغرب سفر کرده بودم و درهنگام برگشت به آفریقا مورد بازجویی افراد اطلاعاتی مغرب قرار گرفتم.
وی ادامه داد: فرزندان ما نیز هنوز در آمریکا از سوی نیروهای اطلاعاتی مورد آزار و اذیت قرار می گیرند و خانواده مصطفی حالتی از رعب و وحشت را به جان این دستگاه ها انداخته است؛ آنها فکر می کنند ما از جزئیات عملیات مصطفی با خبر بودیم در حالی که ما اصلا از این عملیات آگاهی نداشتیم.
اگرچه ترور سلمان رشدی توسط شهید مصطفی مازح به شهادت وی انجامید ولی این اقدام او باعث شده تا دولت انگلیس تدابیر امنیتی و حفاظتی سلمان رشدی را بیشتر کند و شاید تقبل همین هزینه های سنگین باعث شده تا آنها هر روز آرزوی مرگ سلمان رشدی را کنند تا از بار این هزینه ها خلاص شوند.